نشست نقد و بررسي «رمان تاريخي» گئورك لوكاچ با ترجمهي شاپور بهيان روز گذشته ( سهشنبه، 12 آبانماه) از سلسله نشستهاي هنر، فرهنگ و ادبيات در باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران برپا شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در آغاز نشست، اميرعلي نجوميان با انتقاد از بيتوجهي به جامعهشناسي ادبيات در حوزه نقد ادبي و محافل آكادميك ايران، درباره ترجمهي «رمان تاريخي» لوكاچ و اهميت آن گفت: انتخاب «رمان تاريخي» براي بومي كردن مباحث مربوط به حوزه جامعهشناسي ادبيات اهميت دارد. درواقع لوكاچ هم جامعهشناس خوبي است و هم اينكه فيلسوف بزرگي است و در عين حال منتقد ادبي هم هست كه كنار هم قرار گرفتن اين ويژگيها در نوشتههاي لوكاچ، آثار او را جذاب و مهم ميكند.
اين استاد دانشگاه شهيد بهشتي در ادامه درباره «رمان تاريخي» گئورك لوكاچ گفت: لوكاچ تحت تأثير ديالكتيك هگل است. درواقع نگاه لوكاچ به تاريخ هگلي است و مترجم كتاب، جناب بهيان، هم در مقدمه، شرح جدياي بر نگاه تاريخي لوكاچ نگاشته است.
او سپس به تشريح ديدگاه لوكاچ درباره رمان پرداخت و گفت: لوكاچ رئاليسم را تنها نوع ادبي ميداند كه بايد به آن بها داد و رمان تاريخي را تجسمي از ادبيات رئاليستي ميداند. او درواقع هنر والا را هنر رئاليستي خطاب ميكند و معتقد است كه ادبيات بايد با پيچيدگيهاي جهان معاصر پيش برود.
نجوميان متذكر شد: لوكاچ در «رمان تاريخي»اش بخش مهمي از اثرش را به سر والتر اسكات اختصاص داده است. در ادامه به بالزاك اشارههاي جدي دارد كه از رهگذر بررسي آثار اين دو نويسنده رمان تاريخي، به تبيين و تشريح ديدگاهش درباره تاريخ ميپردازد. درواقع لوكاچ تاريخ را فقط يك رويداد گذشته نميداند؛ بلكه يك رابطه ديناميك بين حال و گذشته ميبيند. لوكاچ معتقد است يكي از عناصر رمان تاريخي، شخصيتهاي تيپيك است.
او در ادامه به كتاب «نظريه رمان» اين منتقد نقبي زد و با شرح و توضيحي كوتاه درباره اين اثر لوكاچ، تصريح كرد: لوكاچ با تأكيد بر ادبيات ماركس و هگل، معتقد است رابطه اجتماعي، تماميتي را ميسازد؛ تماميتي كه شكلگرفته از عناصر مادي و روابط اجتماعي است. اين روش و رويكردي كه لوكاچ اتخاذ ميكند، رويكرد ماترياليسم ديالكتيك است. به اعتقاد لوكاچ، اينكه اسكات و بالزاك رمانهاي تاريخي به وجود ميآورند، ناشي از آگاهي تاريخي است كه از هويت خود مييابند.
نجوميان در ادامه به تشريح مفاهيمي چون تاريخ و رمان تاريخي نزد لوكاچ پرداخت و گفت: لوكاچ معتقد است شكلگيري رمان تاريخي از آغاز قرن نوزدهم ناشي از دو مرحله است؛ نخست اينكه رمان تاريخي را شكلگيري يك ژانر خاص يا ساختار روايي ويژه ميداند و از سويي، رمان تاريخي را نوعي نگاه ارگانيك در زمان خودش تبيين ميكند. معناي رمان تاريخي از سويي معطوف به تاريخ است و از سويي ديگر به شرايط ارگانيك جامعه امروز نظر دارد.
اين استاد دانشگاه افزود: رمان تاريخي ژانري جنجالبرانگيز در ادبيات است. برخي آن را نوعي انحراف در ادبيات ميدانند كه نميبايست هرگز اتفاق بيافتد و به گمان عدهاي، ژانري است كه هميشه با ادبيات بوده و هيچوقت ادبيات بدون تاريخ نبوده است.
نجوميان در بخش پاياني سخنانش به نقد آرا و ديدگاههاي لوكاچ با استناد به آموزههاي ساختارگرا و پستمدرنها پرداخت و در نقد گئورك لوكاچ گفت: لوكاچ با بيتوجهي به ادبيات مدرنيستي زمان خودش نشان ميدهد كه نسبت به ادبيات، نگاه كاملي ندارد. از سويي او در نقدهايش رويكردي ايدئولوژيك دارد.
در اين نشست همچنين شاپور بهيان - مترجم كتاب - با بازخواني بخشي از آراي گئورك لوكاچ، به تبيين آرا و نگاه اين منتقد درباره رمان و تاريخ پرداخت و در ادامه به اين پرسش رسيد كه لوكاچ را بايد در چه پارادايمي خواند، و گفت: گئورك لوكاچ در ايران به عنوان يك ماركسيست متعهد به قوانين كمونيسم شناخته ميشود. اگر بخواهيم با اين رويكرد به سراغ لوكاچ برويم، ناگزير به اين ميرسيم كه در رفتار و كنشهاي نقادانه و زيباييشناختياش همانند طرفداران رئاليسم سوسياليستي رفتار ميكند، اينكه مانند آنها ادبيات را روبنا ميداند و مانند معتقدان به رئاليسم سوسياليستي يكسره ادبيات گذشته را در خدمت طبقه ستمگر ميداند؛ در حالي كه اصلا اينطور نيست. ما هنگامي كه به آثار و آراي گئورك لوكاچ مراجعه ميكنيم، ميبينيم كه اينگونه نيست. درواقع لوكاچ معتقد است آنچه كه يك رمان را رمان ميكند و از آن اثري ماندگار ميسازد، لزوما نوشتن براي فرودستان نيست؛ بلكه رعايت الزامات شكل است كه ميتواند به تحقق يك رمان ماندگار كمك كند و از همينروست كه نويسنده ايدهآل گئورك لوكاچ، توماس مان است؛ نه ماكسيم گوركي.
او يادآور شد: بهتر است لوكاچ را همانگونه بخوانيد كه او با نويسندگان بورژوا برخورد كرد. او عليرغم اينكه ماركسيست است؛ اما در نقد آثار نويسندگاني چون بالزاك، تولستوي و ديگران واقعبينانه رفتار ميكند. درواقع، نكتهاي كه گئورك لوكاچ را از پارادايم رئاليسم سوسياليستي تمايز ميدهد، اعتقاد اين منتقد به فرم است.
0 نظرات:
ارسال یک نظر