دكتر محمود عباديان نويسنده کتاب «فردوسي، سنت و نوآوري در حماسهسرايي» در نشست نقد و بررسی این اثر در دفتر انتشارات مروارید، گفت: شاهنامه ۱۷۰۰ سال پس از ايلياد هومر نوشته شده و تركيبی یگانه از همزیستی آموزههای تشیع و آيين مزديسنا را به نمایش میگذارد._
اين نشست با حضور اسدالله امرايي، سعيد سبزيان و احمدرضا بهرامپور در محل انتشارات مرواريد برگزار شد. سعيد سبزيان پژوهشگر حوزه ادبیات اولين سخنران اين نشست بود. وي درباره اين كتاب گفت: بحث در باره كتاب عباديان يك ضرورت بود و اين كتاب بايد هرچه بيشتر در رسانهها معرفي شود؛ چون از ارزش بسيار بالايي در زمينه پژوهشهای ادب حماسی برخوردار است. اين كتاب سه منظومه حماسي گيلگمش و فردوسي و ايلياد را بررسي ميكند. وي افزود: در اين بين گيلگمش متني صرفا اسطورهاي است و ايلياد متني اسطوره اي است كه با زندگي واقعي مخلوط شده است و شاهنامه نيز متني حماسي است كه از سه جنبه اساطيري تاريخي و پهلواني قابل بررسي است. اين پژوهشگر گفت: ويژگي كار دكتر عباديان، باز گويي تفاوتها و تشابهات اين سه اثر بزرگ حماسي جهان است كه بدون غرضورزي به بررسي آنها پرداخته است. اين حماسهها وجه مشتركات بسيار زيادي دارند كه مبارزات و ديدگاههاي پهلواني و حضور خدايان و اسباب غير طبيعي از جمله اين مشتركات هستند. سبزيان درباره بخش بررسی تشبيهات اين كتاب گفت: عباديان به تشريح تشبيهات اين سه اثر ميپردازد. تشبيهات شايد مهمترين وجه بررسي يك اثر ادبي است. در تشبيهاتي كه در هر سه اثر ملاحظه ميشود و عباديان به بررسي آن پرداخته، طبيعتگرايي حرف اول را میزند. در تشبيهات اين سه اثر از مظاهر آب و هوا و آتش و حيوانات به وفور ياد شده است. در ادامه احمدرضا بهرامپور، مدرس دانشگاه، درباره اين كتاب گفت: زيبايي كار عباديان در اين است كه به هر مورد به صورت یک جريان مينگرد و اين در تمام آثار او چه ترجمه و چه تاليف مشهود است. در اين كتاب نيز وي به سرچشمههاي باستاني و اساطيري ايلياد و گيلگمش و شاهنامه مراجعه ميكند و از ابتدا به بنيانهاي اين حماسهها ميپردازد. وي افزود: در ايلياد وجه دراماتيك و نمايشي بسيار غالب است؛ در حالي كه در شاهنامه و كلا در حماسههاي شرقي مانند رامايانا و ماهابهارات، وجه اخلاقي و تربيتي کاملا غالب است. اين مدرس دانشگاه گفت: زبان اين اثر بسيار فاخر است و مناسبت زيادي با موضوع و محتوي كتاب دارد و بعد از بيش از پانزده سال كه از چاپ آن گذشته است، زبانش بسيار تاثيرگذار است. وي افزود: هدف من اين بود كه اين سه حماسه را با هم مقايسه كنم بدون هيچ ديدگاه ناسيوناليستي درباره شاهنامه. بنابراين شاهنامه مسكو را براي بررسي انتخاب كردم. اين استاد فلسفه گفت: در بخشي از كتاب نيز قهرمانان شاهنامه با قهرمانان شكسپير مقايسه شدهاند. درحقيقت وجه تشابه آثار شكسپير با شاهنامه در اين است که قهرمانان به ميان صحنه میآيند و به اوج ميرسند و سرنگون ميشوند. وي درباره اسفنديار گفت: در ميان شخصيتهاي شاهنامه اسفنديار پيچيدهترين شخصيت است. من نقطه نظر «مسكوب » را درباره اسفنديار قبول ندارم؛ در داستان رستم و اسفنديار دو حق در روبروي هم قرار میگيرند. دكتر خالقي نسبت سرسپردگي به اسفنديار ميدهد؛ در صورتي كه شخصيت اسفنديار بنابر ابيات شاهنامه بسيار بزرگتر است. اسدالله امرايي، مترجم، از ديگر ميهمانان اين نشست بود. وي درباره ادبيات تطبيقی که این کتاب نمونهای از پژوهشهای آن به شمار میآید، گفت: اين رشته بسيار نويي است كه تدريسش به تازگي در دانشگاههاي ايران آغاز شده است. ما واحدهاي بسياري را در دروس دانشكدههاي ادبيات كم داريم. قبل از انقلاب واحد اسطورهشناسي و واحد انجيل به مثابه يك متن ادبي از مجموعه واحدهایی بود كه در دروس دانشگاههاي ادبيات تدريس ميشد كه متاسفانه بعد از انقلاب حذف شد. در این كتاب سه حماسه بزرگ جهاني : «گيلگمش سومري – آشوري»، «ايلياد يوناني» و «شاهنامه فردوسي» بررسي تطبيقي شده و با توجه به شباهتها و تفاوتهای اين سه اثر، ارزشهاي اجتماعي، ادبي و زيباشناختي آنها مورد نقد قرار گرفته است.
این نشست به همت انتشارات مرواريد در تاریخ ۲۴ دی ماه در محل اين انتشارات برگزار شد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر