به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، فرشته نوبخت در نشست نقد مجموعه داستان «هرازگاهي بنشين» كه عصر ديروز (يكشنبه، 22آذر) با حضور عليرضا بهنام، سعيد طباطبايي و فريبا منتظرظهور، نويسنده كتاب برپا شد، گفت: ويژگي مهم اين مجموعه نگاه موشكافانه و جستوجوگر نويسنده است. او خيلي جاها به دنبال موضوع است و البته در برخي موارد نيز با جسارت كمتري وارد مضامين شده. وي افزود: ويژگي ديگر اين كتاب آن است كه در آن با نگاهي متفاوتتر نسبت به مسايل زنان نگاه شده؛ چرا كه وضعيتي از دختران و مادران سنتي خواهان تحول را نشان ميدهد كه به نظر من از اين لحاظ نويسنده بايد كمي بيشتر دست خود را باز ميگذاشت.
اين داستاننويس خاطرنشان كرد: زنان در اين كتاب يك جورهايي سنت را نقد ميكنند و پرسشگرند. آنان خيلي جاها خسته ميشوند و قرار است بسترساز تحولي در زندگي خود شوند كه به اعتقاد من در ابراز برخي از اين ديدگاهها نويسنده خود را محدود كرده است.
نوبخت همچنين با بيان اينكه زنان در اين داستانها مقابل مردان نيستند، توضيح داد: هر چند كه اين داستانها انعكاسي از موقعيت زنان در جامعهاند ولي آنان در برابر مردان نايستادهاند و درگير اوهامات مردستيزانه نيستند.
وي با اشاره به بيتاثير بودن اطرافيان در نگرش شخصيتهاي داستانهاي اين كتاب اضافه كرد: با وجود رخ دادن نوعي تحول دروني در شخصيتهاي زن اين كتاب، مردها و حتي فرزندان زنان در اين رابطه خنثي ديده ميشوند؛ اين در حالي است كه چنين چيزي وجود ندارد و قطعا آدمها در كنار يكديگر بر نگرش و زندگي يكديگر تاثير ميگذارند.
نوبخت در ادامه، اغلب داستانها را دارای احساساتي پرمايه ولي با لحن و بياني سرد دانست و اذعان داشت كه رفت و برگشتهاي زماني و ذهني در داستانها هماهنگ با فضاي داستان و به خوبي شكل گرفته است.
سپس سعيد طباطبايي، منتقد ديگر حاضر در اين جلسه، درباره اين كتاب گفت: پيوستگي خاصي در داستانهاي خانم منتظرظهور وجود دارد. در چينش داستانها نيز دقت شده و داستان آخر گويي مانيفيست نويسنده است كه به يك زن ميگويد حالا بنشين و استراحت كن. اين داستان گويي بعد از گذراندن نوعي عصيان رخ داده و انگار موضوعي را براي داستان يا رماني در آينده طرح ميكند.
وي درباره پايانبندي داستانهاي كتاب «هرازگاهي بنشين» نيز توضيحاتي داد و گفت: به اعتقاد من نويسنده در خلق داستان، زبان و پرداختي مناسب را بكار برده؛ ولي برخي اوقات نويسنده خودش پايان را به آخر داستان ميچسباند. درصورتي كه ما ميتوانيم اين فرصت را به خود داستان بدهيم و داستان ما با پاياني از جنس خودش تمام شود. چون داستان وقتي پديد ميآيد ، موجودي زنده است و بايد خودش، خودش را تكميل كند.
اين منتقد افزود: به نظر من پايانبنديها اغراقآميز است و تا حدودي لحني شعاري يافته.
در ادامه اين گفته طباطبايي، نوبخت نيز نظر خود را درباره پايانبندي داستانهاي اين كتاب مطرح كرد و گفت: ولي به اعتقاد من پايانبنديهاي اين كتاب بسيار خوب بسته شده و حتي داستانها را نجات ميدهد.
نشست نقد كتاب «هرازگاهي بنشين» با صحبتهاي عليرضا بهنام ادامه يافت و وي درباره انگيزههاي كلي نويسنده از نگارش داستان سخن گفت و توضيح داد: در داستانهاي اين كتاب نويسنده تلاشي براي متفاوتنمايي نكرده و از اين لحاظ كه نويسنده قصد ندارد خوانندهاش را به شگفتي وا دارد، اين كتاب واقعا قابل قبول است. به نظر من نويسنده بيش از ايجاد شگفتي سعي كرده داستان بنويسد.
وي درباره زبان بكار گرفته شده داستانها گفت: زبان اين مجموعه داستان نيز زباني پيوسته است و از دستاندازها و توضيحات اضافي زباني در آن خبري نيست؛ اين در حالي است كه صحنهپردازي و شخصيت بيدليل نيز در داستانها وجود ندارد و اغلب آنها با مهارت نوشته شدهاند.
اين شاعر درباره نحوه پايانبنديهاي داستانهاي كتاب «هرازگاهي بنشين» افزود: به اعتقاد من داستانها به گونهاي جلو رفته كه نميتوانيم پايان ديگري را براي آنها در نظر بگيريم؛ يعني منطق روايت ايجاب نميكند كه پاياني غير از آن را برايش تصور كنيم و اين شايد به دليل جريان و ريتم زندگي روزمره در آنها است كه داستانها بايد به گونهاي آرام تمام شوند.
مجموعه داستان «هرازگاهي بنشين» نوشته فريبا منتظرظهور پاييز امسال (88) از سوي انتشارات «مرواريد» روانه بازار كتاب شد.