۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

جلسه نقد دو کتاب از ادبیات کُرد لغو شد

مراسم نقد و بررسی دو کتاب از ادبیات کُرد که قرار بود با حضور علی ‌اشرف درویشیان برگزار شود لغو شد. به گزارش خبرنگار مهر، بنا بر اعلام روابط عمومی انتشارات مروارید که میزبانی این مراسم ادبی را برعهده داشت این جلسه که به نقد و بررسی دو کتاب
"کوله بار یک عاشق مادرزاد" و "داستانهایی کوتاه از ادبیات کُرد" اختصاص داشت به دلیل مشکلات فنی برگزار نمی‌شود.
این جلسه قرار بود فردا یکشنبه 10 آبان ماه در دفتر انتشارات مروارید با حضور علی اشرف درویشیان، رضا خندان مهابادی، فریاد شیری و آرش سنجابی برگزار شود.

۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

با حضور دکتر امیرعلی نجومیان برگزار می شود




نقد کتاب "رمان تاریخی" نوشته ی گئورگ لوکاچ با حضور دکتر نجومیان و دکتر بهیان.
سه شنبه 12 آبان ساعت 5
خ انقلاب. خ 16 آذر. باشگاه دانشجویان


۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

«داستان‌هايي كوتاه از ادبيات كرد» با مقدمه درويشيان منتشر شد

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، كتاب «داستان‌هايي كوتاه از ادبيات كرد» كه به كوشش آرش سنجابي گردآوري شده، حاوي داستان‌هايي از جوانان و پيشكسوتان داستان‌نويس كردي است. در اين مجموعه داستان «كت و شلوار دامادي» و «آبيدر» درويشيان نيز به چاپ رسيده. درويشيان در يادداشتي در آغاز اين كتاب كه «درباره فرهنگ و ادبيات كرد» نام دارد، نوشته: «افسانه‌ها و ضرب‌المثل‌هاي هر يك از قبيله‌هاي بي‌شمار كرد، ‌سرچشمه و خواستگاه راستين داستان‌ها و شعرها هستند و مردم همه اين افسانه‌ها را سينه به سينه نگهداري كرده و به نسل‌هاي پس از خود سپرده‌اند؛ اما دريغا كه هنوز چنان كه بايد و شايد مورد مطالعه ژرف‌نگرانه قرار نگرفته و مگر شمار كمي به نوشتار درنيامده است... فضاي داستان‌هاي كرد، ‌فضايي پر از سركوب، ديكتاتوري ، شكنجه و زندان و عشق‌هاي بي‌سرانجام و همراه باناكامي است، گرچه ممكن است معني و مفهوم زندگي يك انسان ياس و نااميدي شخصي باشد.» این کتاب به شمارگان 1650 نسخه از سوي انتشارات «مروايد» منتشر شده است.



۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

"نقد روان: استعاره ی پول در ادبیات"





۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

پنج کتاب


پنج کتاب. معرفی این کتابها را در وبلاگ فرشته نوبخت
بخوانید

1. از كافكا تا گراس/ گردآوري و ترجمه: رضا نجفي- پريسا رضايي/ نشر مهرا و قصيده‌سرا
2. «هفت»(مجموعه داستان)/ مختارعبدالهي/ انتشارات مرواريد
3. شناختي از هرمان هسه/ رضا نجفي/ انتشارات كاروان
4. روح پراگ/ ايوان كليما/ برگردان: خشايار ديهيمي/ نشر نيچ
5. در انتظار تاريكي- درانتظار روشنايي/ ايوان كليما/ فروغ پورياوري/ نشر آگه

یکشنبه/ 19 مهر/ روزنامه اندیشه نو

نگاهی به چند کتاب تازه









رَولشتاین/ سال بلو/ ترجمه منصوره وحدتی احمدزاده/ انتشارات اختران

سال بلو، که در سال 1976 جایزه نوبل را دریافت کرد، از آن دسته نویسندگانی است که شرایط اجتماعی امریکای پس از جنگ جهانی دوم را به خوبی روایت می کند. رَولشتاین استاد دانشگاهی است در آستانه مرگ. او از راوی داستان که یکی از دوستان قدیمی اش است می خواهد بعد از مرگش خاطرات او را بنویسد. داستان این گونه آغاز می شود: "عجیب است که حامیان بشر غالبا باید افرادی سرگرم کننده باشند، حداقل در امریکا که این گونه است. هرکس که بخواهد حکومت کند، باید بتواند مردم را سرگرم کند..." پیشتر منصوره وحتی احمدزاده، رمان "مرد معلق" سال بلو را ترجمه کرده بود که ناشر آن هم اختران است. "مرد معلق" حکایت جوانی به نام ژوزف است که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده و در حالتی از انفعال و از خود بیگانگی به انتظار احضار به جبهه نشسته است.

سفرکرده ها/ حسین نوش آذر/ نشر نی

"ماری لوییس باخ در یکی از روزهای اوایل ماه اوت در باکو سوار کشتی شد با این قصد که به جست و جوی شویش از راه دریای خزر به ایران سفر کند... اولین بار که به سفری دور و دراز می رفت..." ماری لوییس، زن جوان آلمانی، به ایران پا می گذارد، به ایرانی کودتازده و گرفتار فقر و رخوت؛ اندک زمانی از کودتای 28 مرداد گذشته است. او در این سفر با پورداوود آشنا می شود، مردی منتفذ که از یک سو دستی در سیاست دارد و نماینده مجلس است و از سوی دیگر سخت مشغول تجارت و معاملات اقتصادی. یکی از ویژگی های رمان این است که در خلال فصلهای کتاب، خواننده صداهای بسیاری را می شنود، از صدای پورداوود گرفته تا صدای یاور پسر باغبان خانه، از صدای پوری که بیزار است از این زندگی تا صدای ماری لوییس که خودش را گم کرده و نمی داند در پی چیست. حسین نوش آذر مقیم آلمان است و این اولین اثر اوست که در ایران منتشر شده اس

هرج و مرج محض/وودی آلن، فرناندو سورنتینو، حسین یعقوبی/ انتشارات مروارید

برای آنهایی که با قلم حسین یعقوبی و ترجمه های قبلی این طنزنویس آشنا هستند، خواندن این کتاب تجربه خوشایندی است. به روایت خود کتاب،"هرج و مرج محض که اول اسمش خر تو خر بود و بعد شد شیر تو شیر و آخر سر این"، گزینشی است از کتاب "هرج و مرج" وودی آلن، "در انتظار راه حل" سورنتینو و البته نوشته های خود حسین یعقوبی. "توصیف نامه ای هجوآلود از جهان معاصر آدمها و باقی مخلفاتش در قالبهای مختلف و متفاوت طنز." یعقوبی در این کتاب 10 نوشته از وودی آلن، 10 نوشته از سورنتینو و 14 داستان خود را قرار داده، در ابتدای هر بخش هم مقدمه ای به قلم نویسنده آمده است. داستان "در انتظار راه حل" سورنتینو این طور آغاز می شود: "من اسیر یه پشه هستم. باور می کنین؟ اون کاملا قدرت و آمادگی لازمو داره که منو بکشه. اما خوشبختانه تا همین الان که دارم این مطلب رو می نویسم اون از قدرتش سوءاستفاده نکرده..."

مردگان تابستان/ کامیلا وی/ ترجمه فریده اشرفی/ نشر ایران بان

آنیتا دختری انگیسی-پاکستانی که پوستی تیره و چشمانی سیاه دارد، آنچه را در تابستان سوزان 1986 در گرینویچ رخ داده و سالها از آن گذشته، برای پزشکش تعریف می کند. "تا آخر اون تابستون سه نفر از ما مُردیم..." او با صداقتی تکان دهنده و زبانی ساده و بی تکلف روایت می کند که وقتی بعد از مرگ مادرش، همراه خانواده اش به گرینویچ نقل مکان کرد و به مدرسه تازه ای پا گذاشت، چه شد که تابستان آن سال شهر در شوک فرو رفت. این داستان تکان دهنده که در سال 2007 نامزد دریافت جایزه بلاد دگر شد، جنبه های تاریک روان انسان را به یاد خواننده می آورد. "من اون جا بودم. اونو دوست داشتم. دکتر بارتن، بفرمایین بشینین. همه چیزو برای شما تعریف می کنم. وقتش رسیده که همه چیزو به شما بگم..."

درآمدی بر فلسفه و ادبیات/ اوله مارتین اسکیلاس/ ترجمه مرتضی نادری دره شوری/ انتشارات اختران

کتاب حاضر با طرح این پرسش آغاز می شود که "فلسفه و ادبیات چیست؟" رابطه میان ادبیات و فلسفه مساله ای است که بارها از سوی فلاسفه و ادیبان مطرح شده است. این کتاب به تحلیل این رابطه می پردازد و بخش عمده آن متوجه فلسفه ادبیات است. همان طور که نویسنده اشاره می کند، در نظریه ادبیات و هنر، مباحث زیبایی شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی ماهیتی فلسفی دارند، پس بُعد فلسفی خوانش و تفسیر ادبی مقوله ای قابل تامل است. نویسنده در جست و جو برای کشف رابطه میان ادبیات و فلسفه، به سراغ فیلسوفان دوران باستان می رود و با فیلسوفی همچون افلاتون شروع می کند که معتقد است "خصومتی دیرینه" میان ادبیات و فلسفه وجود دارد. افلاتون ادبيات را از دنیای فلسفه بیرون می راند و نظر مساعدی نسبت به ادیبان ندارد، ولی جالب اینجاست که او یکی از نظریه پردازان شاخص درباره ادبیات است. کتاب در هشت فصل تنظیم شده: فلسفه و ادبیات چیست؟/ فلسفه و ادبیات در دوران باستان/ تعریف ادبیات/ مولف: رحمت الله علیه؟/ هرمنوتیک و تفسیر/ ادبیات در فلسفه؟/ فلسفه در ادبیات؟/ فلسفه/ادبیات.

۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

نشست نقد رمان "سفرکرده ها" در دانشگاه تهران برگزار شد



در نشست نقد رمان حسين نوش‌آذر مطرح شد:
سمبوليسم، اصلي‌ترين ويژگي «سفركرده‌ها»ست
16 مهر 1388 ساعت 14:09 خبرگزاری کتاب
سعيد سبزيان در نشست نقد كتاب «سفركرده‌ها»، اين رمان را داراي سمبوليسم قوي دانست كه هر يك از شخصيت‌هاي آن نماينده قشري از مردم ايران آن سال‌هايند. او توجه خاص نويسنده به بعد تاريخ را در لايه‌هاي زيرين رمان با اهميت عنوان كرد./
به گزارش خبرگزاري كتاب ايرن(ايبنا)، نشست نقد و بررسي رمان «سفر‌كرده‌ها»، نوشته حسين نوش‌آذر، عصر ديروز (چهارشنبه، 15مهر) در باشگاه دانشجويي دانشگاه تهران با حضور لادن نيكنام و سعيد سبزيان برگزار شد.

در اين نشست، ابتدا نيكنام درباره ويژگي‌هاي كلي اين رمان گفت: «سفركرده‌ها»به راحتي خوانده مي‌شود و به صحته تئاتري شبيه است كه راوي‌ها مانند بازيگران، يكي پس از ديگري ظاهر مي‌شوند. در اين داستان نويسنده ناظري آگاه و قدرتمند است و كل ماجرا با يك حادثه تكان دهنده آغاز و با يك حادثه تكان دهنده به پايان مي‌رسد.

نيكنام افزود: قصه نيز از جايي است كه زني آلماني براي يافتن همسرش در جريان كودتاي 28مرداد به ايران مي‌آيد و در نهايت دليل همراه شدن زن با اين مرد مشخص نيست.

اين داستان‌نويس افزود: ريتم و ضرباهنگ داستان با واكنش‌هاي بيروني هماهنگ است و ما وارد ذهنيات شخصيت‌ها نمي‌شويم و اگر هم بشويم، لذت نمي‌بريم.

اين منتقد همچنين اظهار داشت: «سفركرده‌ها»، عرصه تيپ‌سازي شده و آنقدر به سمت حوادث نظر دوخته شده كه عرصه خلق شخصيت‌‌هاي ماندگار كمتر پيش آمده و نويسنده با يك دست مي‌خواسته چند هندوانه را بلند كند.

نيكنام با بيان نحوه ورود وقايع سياسي به اين رمان توضيح داد: مضمون كودتا و سياست، در اين داستان كاركردي جامعه‌شناسانه دارد و به تاريخ هم نقب زده شده؛ ولي در نهايت ما نمي‌فهميم جايگاه مصدق در اين رمان چيست، چرا كه او مانند شبح وارد داستان مي‌شود و از وسط روايت عبور مي‌كند.

نيكنام با اشاره به اختصاصات پايان‌بندي در اين كتاب اضافه كرد: به اعتقاد من پايان‌بندي اين رمان به كل كار لطمه زده و بسيار بديهي پرداخته شده؛ چرا كه همه ما بعد از خواندن اين رمان مي‌دانيم كه خانه خسرو را چه كسي آتش زده.

وي در پايان اضافه كرد: اين نويسنده راهي طولاني در پيش دارد و اميدواريم در كارهاي بعدي همه چيز را اين قدر منظم پيش نبرد و عرصه حوادث را اين قدر گسترده و عظيم توصيف نكند.

سعيد سبزيان نيز كه در ادامه نشست درباره اين رمان سخن گفت، در ابتدا درباره برخي اظهار‌نظرهاي نيكنام توضيح داد: اينكه چرا ماري لوييس جذب پورداوود و با او همراه مي‌شود، به آن دليل است كه او زني روان رنجور است.

وي كه «سفركرده‌ها» را در دسته ادبيات متعهد برشمرد، با اشاره به ديدگاه سارتر درباره تقسيم‌بندي ادبيات گفت: روشنفكر متعلق كسي است كه بنا به تعبير سارتر تعلقي نسبت به تعهد خود ابراز كند و روشنفكر نامتعلق نيز در خدمت ايدئولوژي‌هاي فريبنده در مي‌آيد. اين در حالي است كه در اين رمان حركت سياسي بسيار مهم نشان داده شده.

اين نويسنده در ادامه افزود: «سفركرده‌ها» رماني است كه روان آدمي را در پيوند با سياست مطالعه مي‌كند، بنابراين شخصيت‌ها در اين نوع مطالعه روانكاوي قرار گرفته‌اند و مقهور desire يا ميل اند.

وي اضافه كرد: در اين رمان داستان، داستان سلطه است كه از يك سو در روابط آدمها ديده مي‌شود و از سوي ديگر در نسبت آنان با شاه و هيتلر و حكومت‌ها وجود دارد.

سبزيان درباره توجه نويسنده به قرار گرفتن در اين رويدادها گفت: اين داستان درباره تخريب و ويران شدن نسل‌هاي ايراني است و تخت جمشيد سمبل ويراني اين نسل‌هاست كه هيچ‌گاه ويراني آن جبران نخواهد شد.

اين منتقد در ادامه به وجوه ديگر اين داستان اشاره كرد و گفت: دومين ويژگي كار، استفاده از عناصر داستاني است كه بتواند به اين بازنگري كمك كند. او از يك سو به مفاهيم عوام‌پسند اشاره دارد و از يك طرف، از ژانر سفرنامه استفاده مي‌كند و ديگر آنكه در اين ژانر، ژانر جاسوسي را بكار مي‌گيرد و مي‌شود تريلر سياسي.

وي با توضيح درباره زواياي ديد در اين كتاب خاطر‌نشان كرد: تعدد زاويه ديد در اين داستان، در خدمت نويسنده ضمني است كه ربطي به نوش‌آذر ندارد و مي‌تواند جامعه ايران باشد؛ همچنانكه زاويه ديد كارگر در اين داستان غايب است و كساني مانند پورداود دست در دست بيگانه گذاشتند و ثروت‌هاي ملي ايران را بردند.

سبزيان همچنين اضافه كرد: در اين اثر، نويسنده از دو روش شخصيت‌سازي استفاده كرده و آن چيزي كه در شخصيت‌پردازي اهميت دارد، ارايه غير مستقيم آنهاست. نويسنده از طريق گفتار و رفتار شخصيت‌پردازي مي‌كند و سيلان ذهن هم در رويدادها وجود دارد.

سبزيان به وجود نوعي سمبوليسم قوي در «سفركرده‌ها» اشاره كرد و گفت: سمبوليسم وجهي است كه ما در اين داستان نمي‌توانيم فراموشش كنيم. چرا كه اين داستان از سمبوليسم قوي برخوردار است.

وي اضافه كرد: پور‌داود نمادي از آدم‌هاي وطن فروش است و ماري لوييس، نماينده انسان جهاني است كه مغلوب نسل كشي شده. فرزندان پور‌داود، ادامه نسل‌هاست و ياور، كارگر پور‌داود، سمبل كارگري است كه در زير چرخ دنده‌هاي سرمايه‌داري له مي‌شود.

سبزيان با بيان اينكه پايان داستان به قيامي سمبليك اشاره دارد،‌ گفت: پايان داستان مي‌خواهد روزگاري را به تصوير بكشد يا يادآوري كند كه در آن كارگري عليه سرمايه‌داري قيام خواهد كرد. در حقيقت آتش زدن كارخانه توسط ياور، همان انقلاب است.

رمان «سفر كرده‌ها»، نوشته حسين نوش‌آذر، تابستان امسال(88) از سوي نشر «ني» منتشر شد.

۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

معرفی پنج کتاب

امروز به صفحه فرهنگ روزنامه اندیشه نو ستون تازه ای اضافه شده بود که باعث خوشحالی دوستداران کتاب است. فرشته نوبخت در ستون "پنج کتاب" به معرفی کتابهای تازه پرداخته است.

راز سکوت/ مهدی صداقت پیام/ انتشارات مروارید

مشتي خاك، همين/ مينا احمدی/ نشر افراز

غربتی/ مهین دهکردی/ نشر افراز

ماجراهاي جديد شرلوك هلمز/ آدريان كانن دویل و جان ديكسون كار/ ترجمه رامین آذربهرام/ انتشارات مروارید

هديه‌ي غيرمنتظره/ استيگ داگرمن/ ترجمه محمدرضا قلیچ خانی/ نشر ثالث

توضیحات را در وبلاگ داستان و مقاله بخوانید

نشست نقد و بررسی رمان "سفرکرده ها" حسین نوش آذر در دانشگاه تهران



۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

ویلیام ترور به روایت تهران امروز



خدا را شکر بالاخره دوستان مطبوعاتی به یاد ویلیام ترور هم افتادند. نمی دانید چقدر ذوق کردم وقتی خیلی اتفاقی این صفحه روزنامه تهران امروز را روی اینترنت پیدا کردم. روز شنبه به دلیل مشغله های کاری فراوان فرصت نکردم نگاهی به روزنامه ها بیندازم. مهم این است که این نویسنده بزرگ ایرلندی کم کم دارد در ایران مورد توجه قرار می گیرد. یک بار یکی از دوستان مترجم به من توصیه کرد که کارهای این نویسنده را به خاطر نثر دشواری که دارد ترجمه نکنم. گفت پرفروش نیست و خوانندگان واقعی ادبیات به سراغش می آیند. گفتم من هم همین را می خواهم.

گفت‌وگو ترور با گاردين پس از 45 سال
اندوه‌ از درون من سرچشمه مي‌گيرد

وقتي سرانجام توانستم ملاقاتي با ويليام ترِوُر داشته باشم، با لحني كه ناشي از رضايت بود،گفت: «پيش از اين يك بار با گاردين گفت‌وگو كرده‌ام. البته اين گفت‌وگو به سال 1964 برمي‌گردد، به همين خاطر شايد نشود آن را به‌حساب آورد.» بي‌ميلي نويسنده‌اي پركار و بين‌المللي چون ترِوُر براي مصاحبه با رسانه‌ها، وي را به نويسنده‌اي گوشه‌گير تبديل كرده است. اغراق نيست اگر بگويم كه سال‌ها انتظار - و چندتايي كارت‌پستال با دست‌خط ريز اين نويسنده اين گفت‌وگو را ميسر كرد. آن‌گونه كه خود او نيز تاييد مي‌كند: «همواره

بابك واحدي
تهران امروز

ترِوُر گرچه بسيار كم‌حرف است، ولي توانايي ذاتي خاص داستان‌سرايان در به ياد آوردن آسان گذشته خود در ادبيات او بسيار پررنگ است، آنقدر كه گاهي وقت‌ها گويي اين زندگي كس ديگري‌ست كه چنين شفاف به خاطر دارد. البته معتقد است: «هرچه من مي‌گويم تا حدي بر حدس و گمان استوار است. همه ما با نوعي تمايل به مبالغه و اغراق مواجه هستيم، به ويژه اگر سن‌مان زياد باشد؛ به هر برش بزرگ از زندگي كه نگاه مي‌كنيم كمي از خود به آن مي‌افزاييم، مي‌بينم كه دارم اين كار را مي‌كنم. مي‌دانم كه اين كار را مي‌كنم.» آوازه ترِوُر به عنوان يكي از بهترين نويسندگان داستان كوتاه در طول نيم ‌قرن نويسندگي او به آرامي، اما به‌طور پيوسته فزوني يافته‌ است: از سال 1975، آن زمان كه «گراهام گرين» داستان « فرشتگان در ريتز» را با عبارت «يكي از بهترين مجموعه‌ها، اگر نه بهترين مجموعه از زمان دوبليني‌هاي جيمز جويس به بعد» ستود. پافشاري او بر ذات اسرارآميز، و تا حدودي عرفاني فرآيند خلق اثر، كه از وي نويسنده‌اي «مطلقا غريزي» ساخته‌ است، بر فرزانگي وي مي‌افزايد. «نوشتن براي من سراسر رمز و راز است. اگر باور نداشتم كه با رمز و رازي روبه‌رو هستم، كل اين جريان نوشتن و نوشته‌هايم بي‌ارزش بودند. من نه تنها هيچ‌گاه پايان داستان را از پيش نمي‌دانم، بلكه حتي تصوري هم از اينكه چند خط بعد چه روي خواهد داد ندارم.» او حتي كمي خرافاتي است و از تحليل آنچه انجام مي‌دهد و فرآيند انجام آن، سر باز مي‌زند: «اگر يك كريكت‌باز بزرگ مثل ويو ريچاردز، يا يك تنيسور بزرگ مثل فدرر، كار خود را تحليل مي‌كرد، ممكن بود ببازد. در بازي‌هاي 12 ماه گذشته چه بر سر فدرر آمده بود كه تمامي بازي‌ها را باخت و به خانه بازگشت؟ هيچ منتقد ورزشي ادعا نكرد كه خود فدرر علت اين شكست‌ها را مي‌داند
يك منتقد درباره داستان لوسي گالت گفته بود: «مي‌شود گفت غم‌انگيزترين داستاني است كه تا به‌حال خوانده‌ايد.» و ماليخوليايي عميق همچون باران نرم و مدام ايرلندي سرتاسر چشم‌اندازهاي تخيلي آثار ترِوُر را پوشانده است. روايت‌هايي از مصائب و شكست‌هاي بي‌صدا، نااميدي و حس‌گناه، از تنهايي و حزن و سوگواري رمزآلودي اشباع شده است. چرا داستان‌هاي تروركه به طور غيرمنتظره‌اي سياه هستند – تقريبا هميشه سرشار از اندوه وغمبارند؟ «همه‌شان غم‌انگيز نيستند، نه اينكه از ابتدا تا انتها اندوه‌بار باشند. مخصوصا رمان جديدم اصلا اندوه‌بار نيست. ولي در پاسخ شما، بايد بگويم نمي‌دانم. اين اندوه از غم درون من سرچشمه مي‌گيردچهاردهمين رمان ترِوُر، «عشق و تابستان،» به همان موجزي و دلربايي كه از عنوانش برمي‌آيد، در ليست بلند نامزدهاي جايزه بوكر حضور دارد، گرچه اين ليست تاكنون چندين بار كوتاه‌تر شده است – سايه به سايه بِريل [بِين‌بريج]«يكي دو نفر از من جلوتر است» - او هيچ‌گاه بوكر را نبرده است. عشق و تابستان اگرچه نابودكنندگي لوسي گالت و سفر فليشا را ندارد، اما از تمامي نشانه‌هاي اثري كه ترِوُر آن را نوشته برخوردار است: شرم گذشته، اسرار، قرباني‌شدن و در نهايت رستگاري يا دست‌كم، تسلي‌خاطر. «اگر اندوه را از زندگي بگيريم، بخشي بزرگ و به‌دردبخور را حذف كرده‌ايم، زيرا كه اندوهگين بودن در واقع همان حس گناه است. هردوي اينها احساس ناخوشايندي برجاي مي‌گذارند، ولي در واقع، حس گناه به آن بدي كه به نظر مي‌رسد نيست. برخي اوقات ما نياز داريم كه احساس گناه داشته باشيم. من زياد در مورد اين حس گناه نوشته‌ام. فكر مي‌كنم اين حس مي‌تواند رگه‌هايي از تازگي و سبكي روحي ايجاد كند.» لوسي گالتِ بيچاره، با اميد به پايان خوش داستانش بازتابي از اين عقيده‌ است كه: «رمان‌ها بازتابي از واقعيت هستند، انعكاس كليت دنيا با تمام نوميدي‌ها و شادي‌هاي آن، هردو به يك اندازه. چرا نتوان در رمان اشتباهات و حماقت‌ها را جبران كرد؟» به نظر مي‌رسد ترِوُر لذتي‌ هاردي‌وار در ناكام گذاشتن اميال و آرزو‌هاي شخصيت‌هاي داستان – و خوانندگان آن – يافته است؛ با دريغ فرصتي هرچند كوچك براي اصلاح اشتباهات و حماقت‌هاي‌شان. به عقيده ميچيكو كاكوتاني، منتقد نيويورك‌تايمز: [در داستان‌هاي ترِوُر] مرز زندگي شخصيت داستان بيش از اين كه با عشق در ارتباط باشد، با ازدست دادن معصوميت تعريف مي‌شود – يك حادثه نگرش فرد را نسبت به خود يا خانواده‌ يا دوستش با تغيير بنيادي مواجه مي‌كند و در سايه اين بيداري، كليت رابطه او با دنيا تغيير مي‌كند
ترِوُر مي‌گويد: «داستان‌هاي من شديدا با احساسات درگير هستند، و هيچ سروكاري با ديگر حقايق ندارند. در نظر من تمام احساسات ارزش نوشتن دارند. كنجكاوي بيش از هرچيز انگيزه من را برمي‌انگيزد. به همين خاطر است كه درباره زنان مي‌نويسم، چون زن نيستم و نمي‌دانم زن بودن چه حسي دارد. از مطالعه و بررسي آنچه كه نيستم و نمي‌توانم باشم لذت مي‌برم.» گرچه ترِوُر موطن خود را در دهه 50 ترك كرده است، هنوز خود و خوانندگان آثارش او را يك «نويسنده ايرلندي» مي‌شناسند. او با همسرش جِين، كه 60 سالي دارد، در يك خانه رعيتي به سبك دوره ويكتوريا كه سال‌ها پيش در يكي از زيباترين حومه‌هاي دِوُن خريده‌اند زندگي مي‌كند، و چندماهي از سال را در ايتاليا يا سوئيس مي‌گذرانند. ترور با اينكه ديگر مثل سابق ساعت چهار صبح كارش را آغاز نمي‌كند، همچنان هر روز صبح بين ساعت شش تا شش‌ونيم پشت ميزش مي‌نشيند. به گفته خودش، در آن چند ساعت مانده به صبحانه، همان انرژي زمان 16، 17 سالگي‌اش را دارد. داستان‌هايش را با يكي از چهار ماشين تايپ المپيا، «از نوع آلماني‌اش، بهترين نوع ماشين تايپ در دنيا»، و روي كاغذ آبي، كه به گفته خودش «نوعي تكلف» است، مي‌نويسد. جين سكاندار تنهاي كاميپوتر است. بخش عمده‌اي از كار به بازنويسي اختصاص دارد، فرآيندي كه خود او آن‌را به برش و تدوين فيلم تشبيه مي‌كند - «آنچه در انتها باقي مي‌ماند، مهم ترين بخش نوشته‌هاست»؛ بازبيني داستان‌ها غالب اوقات تا ماه‌ها بعد از نوشتن ادامه دارد. كار تا قهوه ساعت 11 ادامه مي‌يابد، آنگاه كه «گفت‌وگويي طولاني و پرتب و تاب آغاز مي‌شود، اين بهترين موقع براي نوشتن است، ولي هيچ‌وقت نمي‌توانم از وسوسه گفت‌وگو با جين فرار كنم.» باقي روز به كار در باغ مي‌گذرد.
گرچه زندگي نويسندگان معمولا آرام و بي‌دغدغه به‌نظر مي‌رسد، مي‌توان سرنخ حساسيت تخيلات‌شان را در گذشته‌شان جست‌وجو كرد. ترِوُر كاكس در سال 1928 در كانتي كورك، از والديني پروتستان كه چشم ديدن هم را نداشتند، به دنيا آمد. زندگي زناشويي شاد خود ترِوُر (آنها دو فرزند دارند، كه يكي‌شان در لندن وكيل‌مدافع است و ديگري در بوستون، مجري تلويزيون)، به قول خودش، ماحصل دو ازدواج مخوف است، كه رابطه والدينش بدترين اين دو بوده است. «نه اينكه دائم در حال دعوا باشند؛ به ياد ندارم هيچ‌وقت پدرم فرياد زده باشد يا چيزي شبيه اين. فقط با هم راه نمي‌آمدند. احترامي در كار نبود، هيچ.» در آن خانه سوت و كور سه كودك زندگي مي‌كردند. خواهرش، كه ديگر زنده نيست، در واقع هيچ‌گاه زندگي نكرد، و همواره در ميان مشاجره والدين‌اش گير افتاده بود و اكنون كه هر دوي آنها ديگر پير شده‌اند، ترِوُر با برادر كوچكش درباره كودكي تيره‌شان حرف مي‌زند. «در تمام مسير مدرسه تا خانه، او از بازگشت به خانه ترس داشت: امروز با هم دوست هستند يا نه؟بيشتر وقت‌ها دوستي در كار نبود، سكوت همه‌جا را فرا گرفته بود، و سر ميز غذا هيچ حرفي رد و بدل نمي‌شد.» سرآخر والدين ترِوُر از هم جدا شدند، اما پس از اينكه پدرش بازنشسته شد و بچه‌ها خانه را ترك كرده بودند. او هيچ‌وقت درك نكرد كه «چرا اين دو انسان جذاب و دوست‌داشتني نمي‌توانستند با هم كنار بيايند.» كنجكاوي هميشگي به سراغش مي‌آيد كه «هميشه فكر مي‌كردم، واقعا يك اتفاقي افتاده، همان‌طور كه معمولا اتفاقاتي در زندگي زناشويي و روابط اين‌چنيني رخ مي‌دهد و هيچ كس درباره آن خبري ندارد زيرا كه اين‌جور چيزها هميشه از همه مخفي نگه داشته مي‌شوند، به خاطر شرمساري يا چيزي چون آن. يك علامت سوال بزرگ.» به‌خاطر شغل پدر كه در يك بانك ايرلندي كار مي‌كرد، و ترفيع‌هاي پي‌درپي كه به معني نقل مكان از شهري به شهر ديگر بود، زندگي آنها به دوره‌گردها مي‌مانست. در نتيجه، ترِوُر در 11 مدرسه مختلف درس خوانده و حتي دوره‌هايي از مدرسه رفتن محروم بوده است. «دختري بود كه براي درس دادن به ما به خانه مي‌آمد، چيز زيادي بلد نبود، ولي خيلي مهربان بود.» او با نقل قول از آگاتا كريستي، معتقد است خيلي خوش‌شانس بوده كه چنين تحصيلات ضعيفي داشته است: «در كودكي زندگي را آسان مي‌گيريد، اهميتي ندارد كه درست رفتار مي‌كنيد يا غلط.» به قول خودش، در همه درس‌ها دست‌وپابسته بود، به‌جز انشا. هر هفته موضوعي تعيين مي‌شد و برخلاف بقيه كه چيزهايي درباره گل و بلبل و سنت‌پاتريك مي‌نوشتند، او عنواني برمي‌گزيد و داستاني مي‌نوشت. «من به هوش زياد شهرت داشتم كه به هيچ وجه صحت نداشت. بهتر است بگوييم غريز‌ه نوشتن و تخيل خوبي داشتم. اين به معناي باهوش بودن نيست
مدت‌هاي مديدي را صرف خواندن داستان‌هاي كارآگاهي و دلهره‌آور مي‌كرد و تصميم گرفت حرفه روزنامه‌نگاري را بيازمايد، «هرچيزي كه من را قادر به نوشتن سازد.» برنامه‌اش اين بود كه در اولين فرصت مدرسه را رها كرده و به انگليس برود، تا در آنجا بتواند در يك روزنامه محلي كار كند. اما مادرش متقاعدش كرد كه وقتي همه روزنامه‌نگاران انگليس از جنگ بازگردند، «تلاش‌هاي بي‌جان» او ديگر هيچ ثمري نخواهد داشت. «البته كه حق با او بود، اين كار فايده‌اي نداشت.» اين شد كه با اكراه به دانشگاه رفت تا تاريخ بخواند و خيلي زود تمام علاقه‌اش را به روزنامه‌نگاري از دست داد و ترجيح داد به دنبال حكاكي و قالب‌سازي برود. در ترينيتي كالج دوبلين با جين آشنا شد و پس از پايان تحصيل به آموزگاري ساده تبديل شد. بعد از اينكه مدرسه‌اش ورشكسته شد، اين زوج جوان به لندن مهاجرت كردند، و ترِوُر در نهايت جاي خود را به عنوان پيكرتراش در بخش غربي جزيره تثبيت كرد. خيلي زود دريافتند كه نمي‌توان از مجسمه‌سازي درآمد زيادي به‌دست آورد. 16 سال بود كه دست به قلم نبرده بود، اما تصميم گرفت بخت خود را با نوشتن يك رمان بيازمايد، بنابراين ماشين تايپ المپيايي را كه هديه عروسي‌شان بود برداشت و دست‌به‌كار شد. اين رمان تنها توانست 75 دلار هزينه انتشارش را پوشش دهد و همان زمان امتياز آن را واگذار كرد؛ در فهرست – حيرت‌آور- آثار وي كه هنوز هم تجديد چاپ مي‌شوند نيز نامي از اين كتاب نيست. تنها آن‌گاه كه توانست كاري تمام‌وقت در يك شركت تبليغاتي در لندن به‌دست آورد، در سن 32 سالگي به واقع نوشتن را آغاز كرد. «كار وحشتناكي بود» ولي به قول خود ترِوُر، آنها زياد تحت فشارش نمي‌گذاشتند و توانست نخستين داستان‌هايش را در زماني كه بايد مشغول نوشتن تبليغ براي كالاهاي لوكس و كاغذديواري باشد، بنويسد. در سال 1964، نخستين رمانش، رفقاي قديمي (The Old Boys) منتشر شد و ويليام ترِوُر از روح ترِوُر كاكس‌زاده شد. پاييز امسال، مجموعه‌اي كامل از داستان‌هاي ترور كه طي حدود 50 سال نوشته شدند، توسط انتشارات پنگوئن منتشر خواهد شد. وي هنوز خود را «داستان‌كوتاه نويسي» مي‌داند كه به رمان روي آورده است و نه بالعكس. يك داستان كوتاه به نظر وي «بارقه‌اي» است از زندگي يا روابط يك آدم. «مي‌توانيد رابطه‌اي را در نظر بگيريد و عكسي از آن بگيريد. و اين تمام ماجراست. اغلب اوقات آن رابطه مي‌تواند در شمايل بزرگ‌تر رمان گم شود. من دوست‌دارم اين روابط را باز كنم و نگاهي كامل و دقيق به شخصيت‌ها بيندازم